حلزون کوچولو و مورچه ها *** ممتاز و نمونه شدن برای یک سال است، و ماندگار شدن برای یک عمر؛ سلام بر معلّمی که هر سال نمونه است و یک عمر ماندگار ...ـ * * ***

همیشه موقع رد شدن حلزون کوچولو ، از کنار چمنزار ، دو تا مورچه کوچولوی شیطون مسخره اش می کردند و به خاطر آرام حرکت کردن و خانه ای که در پشتش حمل می کرد به او می خندیدند .
حلزون کوچک از دست مورچه ها ناراحت بود ، اما به این کار آنها عادت کرده بود .
مورچه ها یکصدا می گفتند : « هیچ حیوانی به آرامی حلزون راه نمی رود ، او آنقدر کند است که نمی تواند از دست دشمنانش فرار کند ، بیچاره حلزون ... هـ هـ هـ چه خانه زشت و پیچ در پیچی دارد ! »
روز ها گذشت ؛ یک روز که باران شدیدی در چمنزار باریدن گرفته بود و خانه تمام حشرات کوچک خراب شده بود ، حلزون به آرامی در خانه اش خوابیده بود ، اما با دیدن دو مورچه شیطان بیرون آمد و سراغ آنها رفت و از آنها خواست تا به داخل خانه او بیایند ، مورچه ها که از دست باران نجات پیدا کرده بودند از حلزون تشکر کردند و از حرف های گذشته ی خود شرمنده شده و معذرت خواهی کردند !

حلزون جواب بی محبتی آنها را با مهربانی داده بود و این همان بهانه ای بود که برای دوست شدن آنها کافی بود !


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




تاریخ: 17 / 7برچسب:,
ارسال توسط آموزشگاه امیرکبیر(گلپایگان)
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 148
بازدید کل : 15973
تعداد مطالب : 133
تعداد نظرات : 28
تعداد آنلاین : 1

هواشناسی گلپایگان